رفتار پدر و دختر

پدرها چگونه باید با دختر خود رفتار کنند؟
پدرهای عزیز،بزرگ ترین سرمایه ی دختر دلبندشان هستند و دخترهای بابایی،زیباترین دارایی پدرشان هستند.حتما شنیده اید که دختران عزیز دردانه ی پدر هستند و عشق اول دختران پدران هستند.پدران مانند کوهی استوار برای دختران و تکیه گاه امن آنان اند.پدرها باید بدانند که با رفتارهایشان اولین استاندارد های زندگی دخترانشان را تعیین می کنند.چرا که دختران بر اساس استاندار پدر خود،همه ی مردان را قضاوت می کنند.پدران باید همان طور که اولین عشق دخترشان هستند،اولین کسی هم باشند که دخترشان را به کنسرت،سینما،پارک میبرد و هم چنین اولین کسی باشند که هدیه برایش میخرد و یا شکلات و خرس و قلب به آنان هدیه می دهد.در مناسب های مختلف اولین هدیه دهنده به دختر خود باشید و سوپرایزش کنید.مطمئن باشید دختر شما هرگز این بار اول ها را فراموش نخواهد کرد و همیشه خاطره ی آن در دلش ماندگار می شود.پدرها باید بدانند که حمایت عاطفی که از ابتدا برای دخترشان انجام می دهند باعث می شود فرزندشان در زندگی آینده ی خود دچار تصمیمات لحظه ای و احساسی نمیشود چرا که کمبود محبت را احساس نکرده و آن را بیرون از خانه جست و جو نمی کند و اگر بیرون از منزل به او محبتی شود دست و پایش را گم نمی کند و فریب نمی خورد.رفتار پدر و مادر از کودکی تا بزرگی،آینده ی فرزند را رقم می زند پس بهتر است که پدر با استاندارد های درست و اساسی دخترش را تربیت کند.در واقع بهتر است که گفته شود رفتاری که پدر و مادر با دخترشان دارند نگرش دختر را نسبت به خودش در آینده رقم میزند و سلامت روانی و عاطفی دختر همگی بستگی به خانواده دارد.
دخترانی که به دلیل تعصبات کورکورانه ی پدر و تحمیل های نادرست از خانه فراری می شوند و به خیابان ها و پارک ها پناه می برند،نه تنها باعث شرمندگی و آسیب به خود می شوند بلکه بیشتر باعث شرمندگی پدر و مادر هستند.پدری که با رفتارهای تدبیر نشده جیگر گوشه ی خود را فراری می دهد و می گوید دیگر این فرزند من نیست،با آسان ترین روش از مسئولیت پدری خود شانه خالی می کند در حالیکه باید دختر خود را بیشتر از قبل تحت حمایت خود قرار دهد و در آغوش بگیرد و درباره عقده ها و کمبودهایش با او صحبت کند و علت اصلی مشکل را پیدا کند نه اینکه طبق تعصبات کورکورانه و حرف مردم دخترش را قربانی کند.
پدران بهتر است محدویت را تبدیل به تعدیل کنند و از کشیدن حصار دور فرزند خود احساس سربلندی نکنند چرا که محدودیت خود باعث ایجاد مشکلات می شود.حصارهایی که دور فرزندت میکشی او را حریص تر می کند تا این حصارها را بشکند و آن طرف حصار را ببیند درحالی که نمی داند آن طرف حصار فرقی با طرفی که درون آن است ندارد بلکه این حصار فکری پدر او است که باعث به وجود آمدن چنین تفکری و نگرشی در دختر شده است.

دیدگاه‌ها ۰

*
*