چه چیزی اقتدار مرد را میشکند؟

چه چیزی اقتدار مرد را می شکند؟
اقتدار مرد مانند ستون های خانواده است که اگر بشکند تمام خانه خراب می شود و فرو میریزد و برگشتن آن اقتدار قبلی بسیار کار سختی است و گاهی این امر غیر ممکن است.ویژگی های اخلاقی و روحی در مردان به مراتب متفاوت تر از ویژگی های زنان است و همین امر باعث تمایز بین زن و مرد شده است.زنان در بین مردان به ظریف و ضعیف بودن و لطیف بودن معروف هستند و مردان در بین زنان به محکم بودن و قوی بودن و اقتدار داشتن معروف هستند.هر دو باید تمام اخلاقیات و روحیات یکدیگر را درک کنند و یکدیگر را نشکنند.عموما خانوم ها رفتار درستی با اقتدار مرد ندارند و اقتدار مرد را می شکنند.یک سری رفتار است که اقتدار مرد را می شکند و باعث سرشکستگی مرد می شود.اگر اقتدار مرد بشکند آن خانواده دیگر خانواده ی خوبی نمی شود چرا که ستون خانواده همان اقتدار مرد است که باید حفظ شود.در صورتی که اقتدار شکسته شد دیگر تربیت فرزند غیر ممکن می شود و فرزند دیگر به پدر خود اعتمادی ندارد و نمی تواند به او تکیه کند و دیگر حرف شنوی از پدر ندارد و پدر را فردی بی ارزش و بی اخلاق می داند.شکستن اقتدار مرد باعث می شود که خود مرد دیگر نتواند پیشرفت کند و خود را ببازد و تمام ذهن خود را مشغول آن اقتدار و اعتمادی کند که از دست داده است و دیگر نمی تواند آن را بدست آورد در این صورت زندگی اش نظم و تعادلش را از دست می دهد و ایشان دیگر توانایی انجام کارهای درست را نخواهد داشت.اما ناگفته نماند که خانومی که اقتدار مرد را می شکند زندگی خودش هم مختل می شود چرا که مرد دیگر نمی تواند زنش را دوست داشته باشد و به او ابراز محبت کند و در رابطه ی عاطفی با او به مشکلات بزرگی میخورد‌.یکی از رفتارهایی که باعث شکستن اقتدار مرد می شود جدال زن با مرد است.زن برای اینکه بگوید حق دارم و این کار من منطقی است با مرد جدل می کند اما هدف زن بحث منطقی است و می خواهد به عنوان مثال بگوید کارش دلیلی دارد یا بدین دلایل که نام می برد درست است اما برداشت مرد اشتباه است و فکر می کند که زنش او را مردی ناقص می داند و احساس بدی به او دست می دهد و احساس ناقص بودن و بی ارزش بودن می کند.این جدل به حدی به مرد آسیب می زند که نه تنها اقتدارش شکسته می شود بلکه علاقه اش نسبت به زنش کم می شود و ارزش زن نزد مرد پایین می آید و مرد سعی می کند هر روز بیشتر از قبل از زن فاصله بگیرد.البته ناگفته نماند که منظور از اقتدار مرد این نیست که مرد وقتی اشتباهی می کند زن باید سکوت کند،و مرد روی اشتباه خود پافشاری کند بلکه منظور از آن نشکستن اقتدار و جدل نکردن است.زن بهتر است از راه های دیگر به جز جدل کردن استفاده کند.از دیگر رفتارهایی که باعث شکستن اقتدار مرد می شود قهر کردن زن است.هدف زن از قهر کردن این است که می خواهد به مرد بگوید که کمبود محبت یا کمبود هر چیزی را دارد یا بگوید حضور مرد کنارش کم است اما مرد برداشت دیگری از این رفتار زن دارد و فکر می کند که بود و نبودش برای زن فرفی ندارد و بود و نبودش برای زن یکی است و دوری مرد برایش اهمیتی ندارد.زن قهر می کند که مرد بیشتر به سوی او بیاد و جذب او شود اما مرد رفتارهای عکس آن را انجام می دهد و ممکن است شدید برخورد کند یا قهر کند یا مسخره کند یا اگر هم چیزی نگوید فقط به دلیل این است که زن را برگرداند ولی دلش شکسته است پس قهر زن فقط یک نتیجه دارد آن هم شکستن اقتدار مرد است.از دیگر رفتارهای زن ،پرخاش است.با پرخاش کردن زن می خواهد بگوید که از درون بهم ریخته است و حتی خودش را هم نمی شناسد اما مرد برداشت دیگری از پرخاش زن دارد مرد فکر می کند که زن طلاق می خواهد و ادامه ی زندگی برایش ممکن نیست.پرخاشگری زن یکی از رفتارهایی است که مرد به طلاق فکر می کند و از قهر و جدل هم بدتر است و بدترین نوع اقتدارشکنی است.

دیدگاه‌ها ۰

*
*